lundi 19 décembre 2011

شعر در رد جنگ از سیمین بهبهانی

70 سال پس از ملک الشعرا بهاربانگ بلند سیمین بهبهانیعلیه جنگ و ویرانی در ایران
خرد کجاست که من این چنین ازو دورم؟
چه شد مرا که ز تدبیر و رای مهجورم؟
نشسته بر سِرجا مهماِن منزلِ من:
چو گرگ هار بر او، بی بهانه می شورم
که گفت بشکنمش سر به سنگ کینه و قهر؟
سپس به پاش درافتم که: آن معذورم!
چه لازم است "دگرکیش" را شوم دشمن
به ادعا که به امر خدا مامورم
چرا همیشه جهان را به جنگ می خوانم
مگر ندیده ی این نکبتم، مگر کورم؟
هنوز گور شهیدان تر است از اشکم
ز جنگ گویم اگر، مست آب انگورم
گرو گرفتن انسان چه ارمغان آورد
به جز بلا که بدان شیوه باز مغرورم؟
چو کودکی که ندارد نهفته ریگ به مشت
نمی گشایم و بازیگرانه مسرورم
***
سزد به صدق و صفا مشت بسته باز کنم
که بیش ازین نبود قهر و کینه مقدورم.
10 آذر ماه 1390
سیمین بهبهانی

samedi 10 décembre 2011

Comme d'Abittude Michel Sardou

Michel Sardou
COMME D'HABITUDE
J. Revaux - C. François - G. Thibaut


Je me lève et je te bouscule
Tu ne te réveilles pas
Comme d'habitude
Sur toi je remonte le drap
J'ai peur que tu aies froid
Comme d'habitude
Ma main caresse tes cheveux
Presque malgré moi
Comme d'habitude
Mais toi
Tu me tournes le dos
Comme d'habitude
Alors je m'habille très vite
Je sors de la chambre
Comme d'habitude
Tout seul je bois mon café
Je suis en retard
Comme d'habitude
Sans bruit je quitte la maison
Tout est gris dehors
Comme d'habitude
J'ai froid
Je relève mon col
Comme d'habitude

Comme d'habitude
Toute la journée
Je vais jouer
A faire semblant
Comme d'habitude
Je vais sourire
Comme d'habitude
Je vais même rire
Comme d'habitude
Enfin je vais vivre
Comme d'habitude

Et puis
Le jour s'en ira
Moi je reviendrai
Comme d'habitude
Toi
Tu seras sortie
Et pas encore rentrée
Comme d'habitude
Tout seul
J'irai me coucher
Dans ce grand lit froid
Comme d'habitude
Mes larmes
Je les cacherai
Comme d'habitude

Comme d'habitude
Même la nuit
Je vais jouer
A faire semblant
Comme d'habitude
Tu rentreras
Comme d'habitude
Je t'attendrai
Comme d'habitude
Tu me souriras
Comme d'habitude

Comme d'habitude
Tu te déshabilleras
Comme d'habitude
Tu te coucheras
Comme d'habitude
On s'embrassera
Comme d'habitude

mardi 11 octobre 2011

از سعدی

ما دگر کس نگرفتیم به جای تو ندیم

الله الله تو فراموش مکن عهد قدیم

هر یک از دایره جمع به راهی رفتند

ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم

باغبان گر نگشاید در درویش به باغ

آخر از باغ بیاید بر درویش نسیم

گر نسیم سحر از خلق تو بویی آرد

جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم

بوی محبوب که بر خاک احبا گذرد

نه عجب دارم اگر زنده کند عظم رمیم

ای به حسن تو صنم چشم فلک نادیده

وی به مثل تو ولد مادر ایام عقیم

حال درویش چنانست که خال تو سیاه

جسم دل ریش چنانست که چشم تو سقیم

چشم جادوی تو بی واسطه کحل کحیل

طاق ابروی تو بی شائبه وسمه و سیم

ای که دلداری اگر جان منت می‌باید

چاره‌ای نیست در این مسله الا تسلیم

عشقبازی نه طریق حکما بود ولی

چشم بیمار تو دل می‌برد از دست حکیم

سعدیا عشق نیامیزد و عفت با هم

چند پنهان کنی آواز دهل زیر گلیم

dimanche 9 octobre 2011

توحید از سعدی

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید



فضل خدای را که تواند شمار کرد؟

یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟

آن صانع قدیم که بر فرش کائنات

چندین هزار صورت الوان نگار کرد

ترکیب آسمان و طلوع ستارگان

از بهر عبرت نظر هوشیار کرد

بحر آفرید و بر و درختان و آدمی

خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد

الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت

اسباب راحتی که نشاید شمار کرد

آثار رحمتی که جهان سر به سر گرفت

احمال منتی که فلک زیر بار کرد

از چوب خشک میوه و در نی شکر نهاد

وز قطره دانه‌ای درر شاهوار کرد

مسمار کوهسار به نطع زمین بدوخت

تا فرش خاک بر سر آب استوار کرد

اجزای خاک مرده، به تأثیر آفتاب

بستان میوه و چمن و لاله‌زار کرد

این آب داد بیخ درختان تشنه را

شاخ برهنه پیرهن نوبهار کرد

چندین هزار منظر زیبا بیافرید

تا کیست کو نظر ز سر اعتبار کرد

توحیدگوی او نه بنی آدمند و بس

هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد

شکر کدام فضل به جای آورد کسی؟

حیران بماند هر که درین افتکار کرد

گویی کدام؟ روح که در کالبد دمید

یا عقل ارجمند که با روح یار کرد

لالست در دهان بلاغت زبان وصف

از غایت کرم که نهان و آشکار کرد

سر چیست تا به طاعت او بر زمین نهند؟

جان در رهش دریغ نباشد نثار کرد

بخشنده‌ای که سابقهٔ فضل و رحمتش

ما را به حسن عاقبت امیدوار کرد

پرهیزگار باش که دادار آسمان

فردوس جای مردم پرهیزگار کرد

نابرده رنح گنج میسر نمی‌شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت

دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد

دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی

جای نشست نیست بباید گذار کرد

دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست

این جای رفتنست و نشاید قرار کرد

چند استخوان که هاون دوران روزگار

خردش چنان بکوفت که خاکش غبار کرد

ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند

عادل برفت و نام نکو یادگار کرد

عیسی به عزلت از همه عالم کناره جست

محبوبش آرزوی دل اندر کنار کرد

قارون ز دین برآمد و دنیا برو نماند

بازی رکیک بود که موشی شکار کرد

ما اعتماد بر کرم مستعان کنیم

کان تکیه باد بود که بر مستعار کرد

بعد از خدای هرچه پرستند هیچ نیست

بی‌دولت آنکه بر همه هیچ اختیار کرد

وین گوی دولتست که بیرون نمی‌برد

الا کسی که در ازلش بخت یار کرد

بیچاره آدمی چه تواند به سعی و رنج

چون هرچه بودنیست قضا کردگار کرد

او پادشاه و بنده و نیک و بد آفرید

بدبخت و نیک بخت و گرامی و خوار کرد

سعدی به هر نفس که برآورد چون سحر

چون صبح در بسیط زمین انتشار کرد

هر بنده‌ای که خاتم دولت به نام اوست

در گوش دل نصیحت او گوشوار کرد

بالا گرفت و دولت والا امید داشت

هر شاعری که مدح ملوک دیار کرد

شاید که التماس کند خلعت مزید

سعدی که شکر نعمت پروردگار کرد

مناظره کدو با چنار از ناصر خسرو

نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بنی

بر رست و بردوید برو بر به روز بیست؟
پرسید از آن چنار که «تو چند ساله‌ای؟»

گفتا «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
خندید ازو کدو که «من از تو به بیست روز

بر تر شدم بگو تو که این کاهلی ز چیست»
او را چنار گفت که «امروز ای کدو

با تو مرا هنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان

آنگه شود پدید که از ما دو مرد کیست»

dimanche 2 octobre 2011

RFI" ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم"
















" ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم"






از روز 28 سپتامبر فیلم بسیار قوی، به فکر وادارنده و خوش ساخت "ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم" ساخته "لین رمزی"، یکی از زنان کارگردان فستیوال به روی پرده سینما ها آمده که از بسیاری از نظرها فیلمی است بدون عیب.
فیلم، مادری را به نام "اوآ" نشان می دهد که به خاطر آبستنی و زائیدن "کوین" دست از زندگی حرفه ای و بلند پروازیهای شخصی می کشد و خود را وقف کودکش می کند. اما رابطه با این کودک از همان آغاز دشوار است و در 16 سالگی "کوین" آنچه را که نباید انجام دهد، انجام می دهد. این رویداد "اوآ" را به فکر وامیدارد و ذهنش با زیر پرسش بردن میزان مسئولیت او در این کار پسرش پر می شود. از این رو "اوآ" بار دیگر همه مراحل زندگی خود با "کوین" را از نظر می گذراند تا بلکه راهی برای حل مشکلش پیدا بکند.
در این فیلم ما می بینیم چگونه رابطه پدر ومادر با کودکانشان می تواند از آنها شخصیت های مشکل وخطرناکی بسازد. "تیلدا اسوینتون" در نقش مادری که هیچ کس افسردگی پس از زایمان او را جدی نگرفته و در نهایت نمی داند با این دیوی که به دنیا آورده چه کند، بازی بی نهایت دقیق و متأثر کننده ای ارائه می دارد. فیلم همچنین این پرسش را در ذهن زنده می کند که آیاباید دست به قمار زاد و ولد زد یا نه؟
موسیقی و سکوت های فیلم و نیز رفت و بازگشت از گذشته به حال که به شکلی خاص فیلم برداری شده به فیلم اثری صد چندان می بخشد. فیلمی که همه والدین را تکان می دهد

" ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم"RFI




" ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم"






از روز 28 سپتامبر فیلم بسیار قوی، به فکر وادارنده و خوش ساخت "ما باید درباره کوین با هم صحبت کنیم" ساخته "لین رمزی"، یکی از زنان کارگردان فستیوال به روی پرده سینما ها آمده که از بسیاری از نظرها فیلمی است بدون عیب.
فیلم، مادری را به نام "اوآ" نشان می دهد که به خاطر آبستنی و زائیدن "کوین" دست از زندگی حرفه ای و بلند پروازیهای شخصی می کشد و خود را وقف کودکش می کند. اما رابطه با این کودک از همان آغاز دشوار است و در 16 سالگی "کوین" آنچه را که نباید انجام دهد، انجام می دهد. این رویداد "اوآ" را به فکر وامیدارد و ذهنش با زیر پرسش بردن میزان مسئولیت او در این کار پسرش پر می شود. از این رو "اوآ" بار دیگر همه مراحل زندگی خود با "کوین" را از نظر می گذراند تا بلکه راهی برای حل مشکلش پیدا بکند.
در این فیلم ما می بینیم چگونه رابطه پدر ومادر با کودکانشان می تواند از آنها شخصیت های مشکل وخطرناکی بسازد. "تیلدا اسوینتون" در نقش مادری که هیچ کس افسردگی پس از زایمان او را جدی نگرفته و در نهایت نمی داند با این دیوی که به دنیا آورده چه کند، بازی بی نهایت دقیق و متأثر کننده ای ارائه می دارد. فیلم همچنین این پرسش را در ذهن زنده می کند که آیاباید دست به قمار زاد و ولد زد یا نه؟
موسیقی و سکوت های فیلم و نیز رفت و بازگشت از گذشته به حال که به شکلی خاص فیلم برداری شده به فیلم اثری صد چندان می بخشد. فیلمی که همه والدین را تکان می دهد